حس تنهایی میکنم.امروز هم مثه بعضی از روزا تنهام چون امیر رفته عکاسی کنه و من باهاش نرفتم.چون حوصله خودم رو هم ندارم.باید پاشم درس بخونم.راستی
رژیم گرفتم چند روزه.برنامه غذایی خاصی ندارم فقط هر چی قبلا میخوردم رو کمتر دارم میخورم مثلا اگه قبلا دو سه بشقاب برنج میخوردم الان پنج شیش قاشق میخورم عوضش سبزیجات و کاهو و کلم بروکلی رو وارد وعده های غذاییم کردم.پروتیین هم همینطور.یعنی بشقابم یک دومش شده فیبر یک چهارمش کربوهیدرات یک چهارم هم پروتیین. میان وعده ها هم دیگه شیرینی و چایی نمیخورم. قهوه تلخ میخورم یا یه نون کوچولو و پنیر و نعنا یا یکم بلوبری یا شیر و یه تیکه موز. خیلی سخت نمیگیرم همیشه هم حس سیری رو دارم.من عاشق و معتاد به شیرینی جات هستم الان دارم دلم رو صابون میزنم که تولدم چیز کیک بخورم :/ میتونم الان هم شیرینی بخورم یکم چیزی نمیشه با یه بیسکوییت خوردن ولی میخوام فعلا خودم رو یکم به چالش بکشم ببینم چقدر تحمل دارم. جدا از شیرینی نوشیدن الکل رو هم کاملا حذف کردم.من هر شب دو بطری میخوردم و بعدش راحت تر میتونستم بخوابم اگر چه الان سخت شده خوابیدن یکم شبا ولی خوشحالم که وابستگی م رو کم کردم به نوشیدنی.مطمئنم اگه همین روال رو ادامه بدم همینجوری مداوم کنارش ورزش هم کم کم وارد کنم تو چند ماه آینده اثرش رو میبینم.باید پاشم یه آبی به صورتم بزنم یه دمنوش بخورم بشینم درس بخونم.برچسبها: یادداشت ها بارون...
ما را در سایت بارون دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : khodkoshi-vazheha بازدید : 22 تاريخ : چهارشنبه 4 بهمن 1402 ساعت: 11:08